09001024808

گاهی وقتا آدم فقط میخواد یه جایی باشه که هیچی نباشه. نه صدایی، نه رنگی، نه خاطرهای، نه قضاوتی. فقط یه سفیدیِ مطلق که نه توش گم میشی، نه خسته میشی. اینجاست که وایتروم وارد داستان میشه؛ نه صرفا بهعنوان یه استودیو، بلکه بهعنوان یه پناهگاه. یه گوشهی خلوتِ تمیز و بیطرف برای ذهنی که از همهچی خستهست.
واقعا چند بار شده وسط یه پروژهی مهم، یا موقع ایدهپردازی، حس کنی مغزت قفل کرده؟ نمیتونی تصمیم بگیری، نمیتونی فکر کنی، همه چی به هم ریختهست. خیلی وقتا این به خاطر خود محتوا نیست، به خاطر محیط اطرافته. صدای ماشین، نور نامناسب، آدمایی که میرن و میان، رنگهایی که حواستو پرت میکنن. ولی وایتروم دقیقا ضد این چیزاست. یه فضای سفید، بدون تزئین، بدون شلوغی. یه اتاقی که نه فقط چشم تو رو آروم میکنه، بلکه ذهنتو هم مرتب میکنه.
خیلیا هستن که از اضطراب، فشار کاری یا حتی یه جور درگیری فکری دائمی رنج میبرن. مخصوصا افرادی که توی کار خلاقن، مثل بازیگرها، نویسندهها، کارگردانها، طراحها. ذهن این آدمها همیشه روشنه، همیشه در حال تولیده، ولی این موتور خلاقیت نیاز به استراحت هم داره. و وقتی وارد یه وایتروم میشی، انگار داری به مغزت میگی: بسه دیگه، یه لحظه نفس بکش.
تو این فضای سفید، اولین چیزی که متوجه میشی، نظم ذهنیه. انگار افکارت صف میکشن. همهشون منتظر میمونن تا یکییکی صداشون کنی. دیگه اون همه همهمه توی سرت نیست. این فضا اجازه میده فقط روی یه چیز تمرکز کنی. یه ایده، یه حس، یه دیالوگ، یه نگاه. حتی اگه بازیگری و تمرین یه سکانس داری، وقتی توی وایتروم انجامش میدی، انگار همهی تمرکزت میره روی جزئیات حرکتت. چون هیچچیز بیرونی حواستو پرت نمیکنه.
از اون مهم تر، وایتروم یه جور بیقضاوتیه. قضاوتی نیست که توی رنگ باشه، توی دکور باشه، توی نوشته یا طرحی که یه برداشت خاص به ذهن بیاره. این خنثی بودن، بهت آزادی کامل میده. انگار یه صفحهی خالیه که با هرچی بخوای میتونی پرش کنی، بدون اینکه از قبل برات مسیر مشخص کرده باشن. این یعنی تویی که تعیین میکنی فضا چی بشه، نه برعکس.
برای همین، بعضیا میگن وایتروم فقط یه لوکیشن نیست، یه تجربست. مخصوصا وقتی ذهنت آشفتهست. بعضی وقتا فقط ده دقیقه موندن توی این فضا کافیه تا یه جرقهی خلاقانه بزنه. یا یه فکری که مدتا توی ناخودآگاهت گیر کرده، بیاد بالا. حتی ممکنه خودتو بهتر بشناسی. چون توی سفیدی وایتروم، چیزی که بیشتر از همه به چشم میاد، خود تویی.
بذار یه چیزی بگم، خیلی از آدمها دنبال همچین جایی میگردن. یه گوشهی دنج، خلوت، ساده. یه جایی که بتونن از شلوغی شهر و ذهن و کار و زندگی، یهکم فاصله بگیرن. ولی نمیدونن اسم این پناهگاه چیه. نمیدونن یه فضای سفید ساده میتونه تبدیل بشه به پُرعمقترین نقطهی آرامش ذهن. شاید تا حالا از کنارش رد شدن، ولی نفهمیدن چه گنجی توشه.
اگه تو هم جزو اونایی هستی که ذهنت زود خسته میشه، یا بهخاطر اضطراب نمیتونی درست تمرکز کنی، یه بار بیا وایت روم. یه بار امتحانش کن. بدون هیچ هدف خاصی، فقط بیا توی فضا بشین، نفس بکش، چشماتو ببند. بعد کمکم میبینی ذهنت آروم میگیره، بدنت رها میشه، و حتی یه ایدهی تازه از ته وجودت میزنه بیرون.
اینجا جاییه که هیچی نیست، اما دقیقا به خاطر همین هیچی بودن، میتونه بهترین حس های ممکن رو از وجودت بیرون بکشه.